توهم
آزادی؟
کدامین آزادی؟
آزادی اسبیست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش میزنند
سرزمین؟
کدامین سرزمین؟
آن سرزمینی که هر روز به غارتش میبرند؟
آن دشتی که برهوتش کردهاند
یا آن شاخهای
که تختهی تابوت شد؟
کدامین است؟
آن سنگ و آن خاک و آن چشمه و ریگی
که بند و زندان زاییده است؟
نمیدانم میهن کدام است!
آزادی کدام است،
نمیدانم!
آن جویباری که در روز روشن
سرچشمهاش را غارت کردید؟
آن معشوقهای که در خواب
چشمهایش را دزدیدید؟
آن ابری که پیش از باریدن
بارانش را به تاراج بردید؟
یا آن ماهی
که شبِ چهاردهاش را ربودید؟
آزادی،اسبیست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش میزنند
#شیرکو_بیکس
مترجم: بابک زمانی
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ ساعت 22:29 توسط شاهد عینی
|