بی نام
بی هیچ نام میآیی
اما تمام نامهای جهان با توست
وقت غروب نامت دلتنگیست
وقتی شبانه
چون روحی عریان میآیی
نام تو وسوسه است
زیر درخت سیب نامت حواست
و چون به ناگزیر
با اولین نفس که سحر میزند میگریزی
نام گریزناکت
رویاست...
حسین منزوی
+ نوشته شده در جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۹ ساعت 0:6 توسط شاهد عینی
|