من چون عاشقی چنگ به دست نیامدم
تا در دل مردم رخنه کنم
 شعر من صدای پای یک جذامی ست
با شنیدن آن ناله خواهی کرد
و نفرین
از درشتی ها با تو چنان خواهم گفت
که از من دوری کنی
هرگز نه شهرتی خواستم نه ستایشی
سی سال تمام
زیر بال نابودی
زیستم
(آنا آخماتوا)