آفتاب‌ِ من
براي‌‌ِ درخشيدن
به آسمان‌ِ تو
رفته است
براي‌ِ من
تنها ماه مانده است
كه او را
من از تمامي‌ ابرها صدا مي‌زنم
ماه به من دلگرمي مي‌دهد
كه روزي تابشش
گرم‌تر و
روشن‌تر خواهد شد
نه، اين زرد، رنگي ديگر نخواهد شد
اين رنگ
كه يادآور‌ِ ملال و سردي است
باز آي، آفتابا!
روشناي و گرماي‌ِ افزون‌ِ ماه
فراي‌ِ
طاقت‌ِ من‌‌اند!