مثل زن های کولی
دنبال جاده های
بی مقصد می گردم
در گوشه های آغوشت
هوای دریا به سرم زده
و شرجی شانه هایت
و امواج تنت
که بومی تنم شده اند
تو رفته ای
و آفتاب گردان های حاشیه دامنم
تا جنوبی ترین رؤیای خدا
قد کشیده اند.

((ماندانا زندیان))