دوستت می دارم ...
بی آنکه بدانم چه وقت ، چگونه و از کجا
دوستت می دارم .....
ساده و بی پیرایه ، بی هیچ سد و غروری
این گونه دوست می دارمت
چرا که برای عشق ورزیدن راهی جز این نمی دانم
که در آن
من وجود ندارد
و تو....
چنان نزدیکی که دستهای تو
روی سینه ام ، دست ِ من است
چنان نزدیکی ، که چشم هایت به هم می آیند
وقتی به خواب می روم .....
( پابلو نرودا )
بی آنکه بدانم چه وقت ، چگونه و از کجا
دوستت می دارم .....
ساده و بی پیرایه ، بی هیچ سد و غروری
این گونه دوست می دارمت
چرا که برای عشق ورزیدن راهی جز این نمی دانم
که در آن
من وجود ندارد
و تو....
چنان نزدیکی که دستهای تو
روی سینه ام ، دست ِ من است
چنان نزدیکی ، که چشم هایت به هم می آیند
وقتی به خواب می روم .....
( پابلو نرودا )
+ نوشته شده در شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۳ ساعت 17:3 توسط شاهد عینی
|